دردناک مثل مهاجرت

دردناک مثل مهاجرت

فقط سفر: پروین سلاجقه معتقد می باشد خیلی از آثار ادبی که در کانون های مهاجرت نوشته می شوند، آثار قوی و خیلی خوبی هستند. وی در عین حال به دردناک بودن کتاب هایی که در حوزه ادبیات مهاجرت نوشته شده اند، اشاره می کند.


این داستان نویس و شاعر در گفت و گو با ایسنا درباب نمود مهاجرت در ادبیات، و تغییر در شیوه نگاه نویسندگان و شاعران به مقوله مهاجرت در آثار ادبی اظهار نمود: من از منظر کشور خودمان صحبت می کنم، اما این مقوله خیلی کلی است. وقتی به کشورهای مهاجرپذیر نگاه می نماییم، می بینیم بسیاری از ملیت هایی که از وضعیت کشور خودشان راضی نیستند و می خواهند به کشورهای دیگری بروند تا وضعیت بهتری پیدا کنند، در آن جا دور هم جمع می شوند و گونه ای ادبیات دور از وطن را پدید می آورند، کشورهایی مانند: هند، افغانستان، سوریه، لبنان، ایران، چین و همه کشورهایی که با مقوله مهاجرت سروکار دارند. بدین سبب در ادبیات جهان، ژانری به نام ژانر مهاجرت داریم. و ادبیات مهاجرت روزبه روز در جهان تنومندتر می شود.
او سپس به تاثیر مقوله مهاجرت در ادبیات ایران پرداخت و بیان کرد: باتوجه به تجربه هایی که در دوره معاصر در کشورمان داریم، به واقع می بینیم که سرنوشت ادبیات نوین ایران با مهاجرت گره خورده و نخستین اتفاق هایی که در حوزه چالش های سنت و مدرنیته در ادبیات معاصر ما افتاده، با مهاجرت شروع شده است. در حوالی سالهای نزدیک یا قرین به جنبش مشروطه و بعد از آن، کسانی از سرزمین ما که در آغاز، بیشتر از تاجرین، تحصیل کرده ها یا طبقات بالای اجتماع بودند، به کشورهای دیگر مهاجرت کردند - بطورمثال به استانبول، قفقاز و کشورهای اطراف ایران - و در آن جا کانون های ادبیات مهاجرت را ایجاد می کردند و همین طور در کشورهای اروپایی. بدین سبب می بینیم نخستین کتاب هایی که در سرنوشت ادبیات داستانی نوین ایران تاثیر مهمی داشته اند، در همان کشورها نوشته شده و به ایران راه یافته اند؛ بخصوص کتاب هایی مثل «کتاب احمد» طالبوف یا «سیاحت نامه ابراهیم بیک» زین العابدین مراغه ای، آثاری که نطفه موجودیت شان در کانون های مهاجرت بسته شده و در همان سرزمین های بیگانه خلق شدند و فرم امروزی ادبیات داستانی ما را خیلی تحت تاثیر قرار دادند و در نتیجه این تاثیرات، ژانری به نام ادبیات داستانی مدرن در ایران شکل گرفت و بعد از آن با محمدعلی جمالزاده و صادق هدایت و دیگران ادامه یافت و امروز هم ادامه دارد.
این نویسنده همین طور با اشاره به اینکه یک رابطه ناگسستنی بین ادبیات مهاجرت و سرنوشت ادبیات ایران خصوصاً ادبیات داستانی وجود دارد، اظهار داشت: این درخت درحال تنومندتر شدن است؛ یعنی با رفتن تعداد زیادی از مردم به کشورهای دیگر - از نسل اول تا سوم - ادبیات مهاجرت پدید آمده و به هر شکلی تولید می شود و افراد آثارشان دراین زمینه را چاپ می کنند.
سلاجقه سپس در پاسخ به پرسشی درباب تاثیرات دوطرفه و در حقیقت تاثیر ادبیات بر مهاجرت نیز اظهار نمود: این تاثیرات تا حدود زیادی قابل مشاهده می باشد. امروز می بینیم که نویسندگانی از کشورهای مختلف همچون کشور ما به آکادمی ها یا کانون هایی که در کشورهای مختلف، بطورمثال امریکا وجود دارد، وارد می شوند و تحت حمایت این آکادمی ها، بطور حرفه ای به نوشتار خلاق می پردازند. در همین سالهای اخیر، تعداد زیادی از نویسندگان ما که موفق یا نیمه موفق بودند، از همین طریق به خارج از کشور رفتند و کتاب نوشتند، که بیشتر این کتاب ها هم به زبان فارسی است و در درونمایه داستان های شان مسائل کشور اصلی یا نوع مشکلات یا تعامل شان را با فرهنگ های دیگر به تصویر می کشند که در کل پدیده یا ترامای مهاجرت را نیز شامل می شود. علاوه بر این کتابی مثل «لولیتاخوانی در تهران» از آذر نفیسی بست سلر می شود و بدون تردید موثر است؛ البته ما بیشتر از ادبیات جهان تاثیر می گیریم.
این منتقد ادبی افزود: باتوجه به بروز پدیده جهانی شدن در سبک زندگی، نوع تفکر، حقوق اجتماعی و... انسان ها حالا به این سمت می روند که مرزها را از بین ببرند و زبان به زبان انسان جهانی تبدیل گردد و ادبیات هم تابعی از این قضیه است.
وی در ادامه مهاجرت را پدیده ای دردناک و همراه با لطمه های روحی عمیق دانست و اظهار داشت: کنده شدن از یک سرزمین و ریشه زدن در سرزمین دیگر، ساده نیست و این خود برای ادبیات تولید موضوع می کند. من در مجموعه داستان «برفابه ها» چند داستان با موضوع مهاجرت و لطمه های آن دارم.
پروین سلاجقه همین طور بیان کرد: در آثار نویسندگانی که در خارج از ایران هستند - به ویژه از نسل اول و دوم - بدون تردید رگه هایی قوی از لطمه ها یا حسن های مهاجرت را می بینیم اما شاید تاثیرپذیری نسل سوم و نسل های بعدی از محیط آن جا بیشتر باشد.
این داستان نویس در ادامه و در پاسخ به پرسشی درباب مضامین و اختتام بندی ها در ادبیات مهاجرت اظهار داشت: من کاری به انتها بندی ها ندارم اما مقوله مهاجرت، مقوله دردناکی است. برای مثال میلان کوندرا در رمان «جهالت»، لطمه های مهاجرت را در سطح کلان مطرح می کند. بنابراین، مهاجرت فقط مسئله ما نیست، مهاجرت به هر حال اتفاق و پدیده دردناکی است. حتی اگر با بهترین وقایع هم روبه رو باشید، باز هم همیشه یک چیز غایب است. اما اینکه اختتام داستان چطور باشد، خیلی مهم نیست. ادبیات مهاجرت، حتی اگر در آخر هم خیلی خوب باشد، ولی در طول کتاب به دردهای مهاجرت می پردازد.
او «هم نوایی شبانه ارکستر چوب ها» را از دیگر آثار برگزیده ادبیات مهاجرت معرفی و بیان کرد: لطمه های مهاجرت را در این اثر می بینیم که اختتام خوبی هم ندارد. اما این آثار ممکنست گاهی اختتام خوشی هم داشته باشند ولی در هر صورت مهاجرت مسائل خودش را دارد. حتی فرد ممکنست به لحاظ سطح زندگی، وضع بهتری داشته باشد اما چیزی مثل حضور سرزمین و مادر غایب است؛ در زندگی عینی یک مهاجر، چیزی غایب است که همیشه در ذهن او حضور جدی دارد.
پروین سلاجقه در آخر اظهار داشت: من فکر می کنم حتی بسیاری از آثار خوب در کانون های مهاجرت نوشته می شوند تا کانون های اصلی و این خیلی جالب است که حتی گاهی به دست ما نمی رسند. خوشبختانه، در کشور ما دراین زمینه، اتفاقات خوبی می افتد. مثلا، جایزه «مهرگان» نخستین جایزه ای است که قسمتی از جایزه را به ادبیات مهاجرت در خارج از کشور مختص کرده است. من گاهی در سفرهایم به تعدادی از کشورها، با آثاری در ژانر ادبیات مهاجرت روبه رو می شوم که شگفت آورند؛ هم در شعر و هم در داستان. آثاری قوی و خوش ساخت. شاید دلیلش این باشد که نویسندگان جدی ما در آن جا به سرچشمه های اصلی تکنیک های داستان نویسی مدرن نزدیک ترند و تجربه زیسته بینافرهنگی هم پشتوانه خوبی است برای بهتر نوشتن.




منبع:

1400/07/30
23:38:16
5.0 / 5
952
تگهای خبر: برند , سفر , مهاجرت , نوین
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۶ بعلاوه ۴
فقط سفر

onlytravel.ir - حقوق مادی و معنوی سایت فقط سفر محفوظ است

فقط سفر

سفر و گردشگری